شاگرد مکانیکی
به تصمیم گوپاس فایل برای دوستداران داستان برای شما داستان های کوتاهی روزانه در سایت قرار داده میشود شاگرد مکانیکی مرد با قدرت به شکم پسر جوان و ریز نقشی می کوبید. پسرک از درد مثل مار به خودش می پیچید و با صدای لرزان التماس می کرد. دو سه نفر با فاصله از آنها ایستاده بودند و بدون هیچ عکس العملی، تماشایشان می کردند. خواستم بی تفاوت از ...