مبتکر و بزرگترین مرجع خرید و فروش فایل

تدبير بهلول


به تصمیم گوپاس فایل برای دوستداران داستان برای شما داستان های کوتاهی روزانه در سایت قرار داده میشود

تدبير بهلول

روزي بهلول از راهی می گذشت. مردي را دید که غریب وار و سر به گریبان ناله می کند. بهلول به نزد او رفت سلام نمود و سپس گفت : آیا به تو ظلمی شده که چنین دلگیر و نالان هستی. آن مرد گفت : من مردي غریب و سیاحت پیشه ام و چون به این شهر رسیدم، قصد حمام و چند روزي استراحت نمودم و چون مقداري پول و جواهرات داشتم از بیم سارقین آنها را به دکان عطاري به امانت سپردم و پس از چند روز که مطالبه آن امانت را از شخص عطار نمودم به من ناسزا گفت و مرا فردي دیوانه خطاب نمود.

بهلول گفت: غم مخور . من امانت تو را به آسانی از آن مرد عطار پس خواهم گرفت. آنگاه نشانی آن عطار را سوال نمود و چون او را شناخت به آن مرد غریب گفت من فردا فلان ساعت نزد آن عطار هستم تو در همان ساعت که معین می کنم به دکان آن مرد بیا و با من ابداً تکلم نکن. اما به عطار بگو امانت مرا بده. آن مرد قبول نمود و برفت.

بهلول فوري نزد آن عطار شتافت و به او گفت: من خیال مسافرت به شهر هاي خراسان را دارم و چون مقداري جواهرات که قیمت آنها معادل 30 هزار دینار طلا می شود دارم، می خواهم نزد تو به امانت بگذارم تا چنانچه به سلامت بازگردم آن جواهرات را بفروشم و از قیمت آنها مسجدي بسازم. عطار از سخن او خوشحال شد و گفت : به دیده منت . چه وقت امانت را می آوري ؟ بهلول گفت: فردا فلان ساعت و بعد به خرابه رفت و کیسه اي چرمی بساخت و مقداري خورده آهنی و شیشه در آن جاي داد و سر آن را محکم بدوخت و در همان ساعت معین به دکان عطار برد.

مرد عطـار از دیدن کیسه که تصور می نمود در آن جواهرات است بسیار خوشحال شد و در همان وقت آن مردغریب آمد و مطالبه امانت خود را نمود. آن مرد عطار فوراً شاگرد خود را صدا بزد و گفت : کیسه امانت این شخص در انبار است. فوري بیاور و به این مرد بده . شاگرد فوري امانت را آورد و به آن مرد داد و آن شخص امانت خود را گرفت و برفت و دعاي خیر براي بهلول نمود.

تدبير بهلول

(با تشكر از ناول كافه)

انتشار : ۲۳ مهر ۱۳۹۶

داستانك...كاملا واقعي


به تصمیم گوپاس فایل برای دوستداران داستان برای شما داستان های کوتاهی روزانه در سایت قرار داده میشود

داستانك...كاملا واقعي

سرباز قبل از این كه به خانه برسد، از نیویورك با پدر و مادرش تماس گرفت و گفت:

پدر و مادر عزیزم، جنگ تمام شده و من می خواهم به خانه بازگردم، ولی خواهشی از شما دارم. رفیقی دارم كه می خواهم او را با خود به خانه بیاورم...

پدر و مادر او در پاسخ گفتند: ما با كمال میل مشتاقیم كه او را ببینیم...

پسر ادامه داد:

ولی موضوعی است كه باید در مورد او بدانید، او در جنگ به شدت آسیب دیده و در اثر برخورد با مین یك دست و یك پای خود را از دست داده است و جایی برای رفتن ندارد و من می خواهم كه اجازه دهید او با ما زندگی كند!

پدرش گفت: پسر عزیزم، متأسفیم كه این مشكل برای دوست تو به وجود آمده است. ما كمك می كنیم تا او جایی برای زندگی در شهر پیدا كند...!

پسر گفت: نه، من می خواهم كه او در منزل ما زندگی كند!

آن ها در جواب گفتند: نه، فردی با این شرایط موجب دردسر ما خواهد بود. ما فقط مسئول زندگی خودمان هستیم و اجازه نمی دهیم او آرامش زندگی ما را برهم بزند. بهتر است به خانه بازگردی و او را فراموش كنی...

چند روز بعد پلیس نیویورك به خانواده پسر اطلاع داد كه فرزندشان در سانحه سقوط از یك ساختمان بلند جان باخته و آن ها مشكوك به خودكشی هستند!

پدر و مادر آشفته و سراسیمه به طرف نیویورك پرواز كردند و برای شناسایی جسد پسرشان به پزشكی قانونی مراجعه كردند.

اما با دیدن جسد، قلب پدر و مادر از حركت ایستاد. پسر آن ها یك دست و یک پای خود را در جنگ از دست داده بود...!

داستان واقعي و پندآموز

سرباز جنگي

 

 

ناول كافه:مرجع دانلود بهترين رمان ها بصورت رايگان


https://t.me/joinchat/AAAAAEKU5OrA-8rz1xehpA

ناول کافه

بهترین کانال برای دانلود رمانهاي ایرانی و خارجی با ژانرهاي مختلف هرچي رمان میخواي میتونی اینجا پیدا کني

 دانلود بهترين رمان ها به صورت رايگان    Novel_Cafe@

بیشتر افراد وقت کافی برای مطالعه ندارند در کانال و گروه ناول کافه کتابها به صورت صوتی نیز موجود هستند و این بهترین راه برای کتابخوانی است.

رمان جدید میخوای؟

نویسنده ای اما نمیدونی رمانتو چطور مطرح کنی و دنبال پیشرفت هستی؟

دنبال کتابهای روانشناسی و درسی میگردی؟

به ناول کافه بپیوندید

به هیچ عنوان پشیمان نمیشوید

یک آرشیو کامل از بهترین رمانهای ایرانی و خارجی

آدرس كانال جهت عضويت:              Novel_Cafe@

لينك كانال ناول كافه:

 https://t.me/joinchat/AAAAAEKU5OrA-8rz1xehpA

 

novel cafe

 

شاگرد مکانیکی


به تصمیم گوپاس فایل برای دوستداران داستان برای شما داستان های کوتاهی روزانه در سایت قرار داده میشود

شاگرد مکانیکی

مرد با قدرت به شکم پسر جوان و ریز نقشی می کوبید. پسرک از درد مثل مار به خودش می پیچید و با صدای لرزان التماس می کرد. دو سه نفر با فاصله از آنها ایستاده بودند و بدون هیچ عکس العملی، تماشایشان می کردند. خواستم بی تفاوت از کنارشان بگذرم که مرد با زانو کوبید به شکم پسرک، پسرک یکباره نفس کم آورد دستانش را از دو طرف گشود و به پشت افتاد روی سنگ فرش پیاده رو و به آسمان زل زد. مرد باالی سرش ایستاد و چند ثانیه به صورتش خیره شد، یکباره عقب عقب رفت و پشت به جمعیت دوید. دو سه رهگذر به سمت پسرک رفتند، با عجله خودم را باالی سرش رساندم و مقابلش خم شدم. به سختی نفس می کشید و با هر دو دست چسبیده بود به شکمش. دست بردم زیر گردنش و او را باال کشیدم، چشمان بی حالش را به سمتم چرخاند و به زحمت لبخند زد:

-فکر کرد ُمردم... مرد میانسالی خواست برای کمک به سمتمان بیاید، رو به او تشر زدم:

-دورشو خلوت کنین

زیر بغلش را گرفتم و کمکش کردم تا روی پاهایش بایستد. به زحمت توانست از روی زمین بلند شود، تلو تلو می خورد و از شدت درد چهره در هم می کشید. کم کم بر تعداد جمعیت افزوده می شد. از میان جمعیت راهی باز کردم و او را کشاندم داخل یکی از کوچه های فرعی. به سرفه افتاد و زانوهایش خم شد، یکی از دستانش را دور گردنم حلقه کردم و دست دیگرم را بردم دور کمرش، به پیراهنم چنگ انداخت. لبم را با زبان تر کردم:

-می برمت بیمارستان شانه باال انداخت:

-نه... تا ته کوچه منو ببر... خونم اونجاس نفسم را بیرون فوت کردم و همانطور که بدن نحیفش را به دنبال خود می کشیدم، گفتم:

-کی بود؟... خفت گیری بود؟

سرفه ی خشکی کرد: -آشنا بود... خورده حساب داشت

دوباره زانوهایش لرزید، محکم به کمرش چنگ زدم:

-بذار ببرمت بیمارستان

دستش از پیراهنم شل شد، با پشت دست به دهانش کشید:

-نه... اولین بارم نیست

او را کشاندم سمت دیوار کوچه ی خلوت:

-چه کاره ای که اینقدر کتک می خوری؟

-صاحبکارم بود...

چشمانم را تنگ کردم و به نیمرخش خیره شدم،بیشتر از بیست سال از سنش نمی گذشت.نگاهم روی رخت و لباسش چرخید، انگار شاگرد مکانیکی بود. خواستم فکرم را به زبان بیاورم که مقابل در نیمه باز آپارتمانی ایستاد:

-همینجاس... قربونت

دستش را از دور گردنم پایین آوردم:

-مطمعنی نمی خوای ببرمت بیمارستان؟

-آره قربونت...

آقایی کردی

وارد آپارتمان شد.

به سرعت از مقابل در گذشتم و از کوچه بیرون آمدم، نفس حبس شده ام را رها کردم و بی اختیار دست چپم رفت سمت جیب کتم، یکباره قلبم در سینه فرو ریخت. کیف پولم نبود. اینبار دست بردم سمت جیب شلوارم، اشتباه نمی کردم، کیفم نبود. ذهنم رفت سمت پسرک. یکباره وجودم از شدت خشم گر گرفت. با عجله راه رفته را برگشتم و مقابل در آپارتمان رسیدم که هنوز نیمه باز بود، خواستم در را کامل باز کنم که صدای زن جوانی باعث شد سر بچرخانم:

-با کی کار دارید؟

نگاهم را دزدیدم:

-یه پسر جوون... شاگرد مکانیکه انگار... قد کوتاه داره... چسبیده بود به شکمش...

از مقابلم رد شد:

-همچین کسی نداریم اینجا... اشتباه اومدین وارد آپارتمان شد و در را بست. به در بسته خیره شدم و نفس عمیق کشیدم. دستم راستم را باال آوردم، کیف پول کهنه ای، کف دستم بود، آن را گشودم، با نگاهی به درون آن، لبخند یک وری روی صورتم نشست، محتویات کیف پول شاگرد مکانیکی خیلی بیشتر از کیف من بود، ضرر نکرده بودم.

داستان:شاگرد مکانیکی

نویسنده:غزل پورنسایی

انتشار : ۱۸ مهر ۱۳۹۶

برچسب های مهم

دخترک


به تصمیم گوپاس فایل برای دوست داران داستان گوپاس فایل روزانه داستان های کوتاهی برای شما در سایت قرار میدهد

دخترک

دخترک طاقباز افتاده بود روی تخت، یک پایش از روی لبه ی تخت آویزان بود. چشمانش روی سقف اطاق ثابت مانده بود. روی پیشانی اش لکه ی کبودی به چشم می خورد. رژ لب قرمزش تا زیر چانه پخش شده بود. یقه ی بلوزش تا روی سینه پاره شده بود و پوست رنگ پریده اش نمایان بود. دکمه ی شلوار لی اش باز بود، چند پارگی روی ساق شلوارش دیده می شد. کف دست چپ دخترک کارد آشپزخانه بود. باالی تخت خوابش، پوستر بزرگی از جمجمه ی انسان چسبانده شده بود. روی پا تختی مهره های گلی، یک جعبه سیگار، رژ لب و کاغذهای مچاله شده پخش پال بود. یکباره نور فلش زده شد و صدای "چلیک" در فضای اطاق پیچید. دخترک ناگهان از روی تخت پرید و چاقو را پرت کرد به کناری و فریاد زد: - وای به حالت عکس بد شده باشه... می خوام بذارمش رو پروفایل اینستاگرامم قهقهه زد و دست برد سمت پیشانی اش و لکه های رنگی را پاک کرد و به سمت دوستش دوید.

داستان:دخترک

نویسنده:غزل پورنسایی

انتشار : ۱۸ مهر ۱۳۹۶

برچسب های مهم

Goopasfile@


سلام به دوستداران گوپاس فایل 

مدیریت گوپاس فایل تصمیم گرفته در کانال تلگرام خود هرروز برنامه های زیاد و متنوعی به صورت کاملا رایگان برای شما عزیزان قرار دهد 

توجه کنید که برنامه های رایگان فقط در کانال ما قرار داده میشود 

گوپاس فایل فقط به راحتی و رضایت شما می اندیشد

با تشکر مدیریت گوپاس فایل

کانال تلگرامی ما

Goopasfile@

Goopasfile

Goopasfile@
انتشار : ۱۷ مهر ۱۳۹۶

برچسب های مهم

پیشنهاد ویژه


سلام دوستان 

امروز یک پیشنهاد ویژه برای دوستداران گوپاس فایل دارم 

این پیشنهاد برای کسانی که از تلگرام استفاده ی زیادی دارند عالی است هرگز این پیشنهاد را از دست ندهید 

پیشنهاد امروز ما یک تلگرام است که کارایی های بسیار بالایی در تمامی ضمینه ها و رشته ها دارد 

به تصمیم مدیریت گوپاس فایل این برنامه کاملا ویژه امروز راس ساعت 7 بعد از ظهر با قیمتی کاملا مناسب در سایت ما قرار میگیرد 

با تشکر مدیریت گوپاس فایل

کانال تلگرامی سایت ماجهت پیشنهادات و انتقادات شما عزیزان 

Goopasfile@

انتشار : ۱۶ مهر ۱۳۹۶

یادداشت برداری و ماشین حساب


یادداشت برداری و ماشین حساب 

نرم افزاری یادداشت برداری و نوت برداری با دست خط برای اندروید

نرم افزار اندروید یکی از پیشرفته ترین ماشین حساب های موجود در بازار

پیشنهاد مدیر سایت

جهت دانلود این دو برنامه به کانال تلگرامی سایت ما مراجعه کنید

Goopasfile@یادداشت برداری و ماشین حساب

Cm transfer


 برنامه سی ام ترانسفر

یک برنامه عالی جهت انتقال فایل 

با سرعتی 80 برابر بلوتوث

پیشنهاد مدیر سایت 

جهت دانلود برنامه به کانال تلگرامی سایت ما مراجعه کنید

Goopasfile@

برنامه سی ام ترانسفر

 

Cm transfer
انتشار : ۱۵ مهر ۱۳۹۶

برچسب های مهم

برنامه واچ میکر


واچ میکر

با این برنامه میتوانید ساعتی بسازید که قابلیت داشت تقویم و نشان دادن سطح باتری و همچنین وضعیت اب و هوا را نمایش دهد

پیشنهاد مدیر سایت

برای دانلود رایگان این برنامه به کانال تلگرام ما مراجعه نمایید

goopasfile@Watchmaker

برنامه واچ میکر
انتشار : ۱۲ مهر ۱۳۹۶

برچسب های مهم

برنامه فیس اپ


فیس اپ 

یک برنامه برای تغییر چهره خود به صورت هوشمند 

با این برنامه چهره خود را تغییر دهید

پیشنهاد مدیر سایت

جهت دانلود رایگان این برنامه به کانال تلگرام ما مراجعه کنید

goopasfile@FaceApp

برنامه فیس اپ
انتشار : ۱۲ مهر ۱۳۹۶

برچسب های مهم

برنامه فیت اپ


سلام دوستان عزیز یه برنامه ویژه واسه دوست داران گوپاس فایل تو کانال تلگرام گذاشتم هر چه زود تر برید و دانلودش کنید 

برنامه کاملا ویژه مخصوص دوست داران گوپاس فایل 

پیشنهاد شده توسط مدیر سایت

ادرس کانال:

goopasfile@

برنامه فیت اپ

برنامه فیت اپ
انتشار : ۱۲ مهر ۱۳۹۶

برچسب های مهم

فارسی کردن زبان تلگرام


امروز یک سورپرایز فوق العاده عالی براتون داریم

آموزش فارسی کردن تلگرام

اول از همه ربات زیررو فعال کنید @langbot

روی Start کلیک کنید و از بین زبان ها ؛ زبان فارسی رو انتخاب کنید 

بعد روی تلگرام اندروید کلیک کنید 

ربات برای شما یک فایل میفرسته فایلو دانلود کنید ولی بازش نکنید چون نیازی به باز کردن نیست.

کنار فایل کلیک کنید و گزینه سوم یعنی Apply Localization file کلیک کنید از فارسی شدن تلگرام لذت ببرید.

 

گوپاس فایل مبتکر و بزرگترین مرجع خرید و فروش فایل 

سایت:www.goopasfile.ir

کانال تلگرام: @goopasfile


تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت برای مدیریت "گوپاس فایل" محفوظ می باشد. کپی برداری از مطالب سایت به هر نحو، مورد رضایت ما نمی باشد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما